محل تبلیغات شما




 

مثل سیگاری که کم کم میسوزه و به آخرش میرسه
منم دارم تو آتیش نبودنت میسوزم
دلم تنگته طوری که نفسم بند اومده
انگار بدون کپسول اکسیژن،دارم لحظه لحظه به اعماق دریا نزدیک‌تر میشم
دلم تنگته اما ته‌مونده این غرور لعنتی،
بهم اجازه نمیده حتی روز تولدتو تبریک بگم.

پ.ن1: میشه یه بارم که شده، تو به سمتم قدم برداری؟

پ.ن2: میشه دوستم داشته باشی؟


عشق است كه به انسان بال پرواز مي‌دهد.

عشق تو را از اين زندگي واقعي و روزمره جدا مي‌كند

و به فضاي جديدي مي‌برد كه پر از هيجان و اميد است.

بدون اميد و عشق زندگي معطل مي‌ماند.

پس به زندگي عاطفي‌ات تكاني بده.


 

پاییز را دوست دارم.

ﭘﺎﯾﯿﺰ،

ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ؛ﮐﻪ ﺗﺐ ﮐﺮﺩﻩ!

ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ؛ﮐﻪ ﻟﺮﺯ ﮐﺮﺩﻩ!

ﺑﻐﻀﯽ ﺍﺳﺖ؛ﮐﻪ ﺭﺳﻮﺏ ﮐﺮﺩﻩ!

ﺣﺮﻓﯽ ﺍﺳﺖ؛ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ!

ﻣﻦ،

ﺳﮑﻮﺕِ ﺭﺳﻮﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺗﺐ ﻭ ﻟﺮﺯِ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺭﺍ می‌پرﺳﺘﻢ!

ﭘﺎﯾﯿﺰ، ﻋﺮﻭﺱ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺼﻞ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.

ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ؛

ﭘﺎﯾﯿﺰ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ؛

ﻟﻪ ﻧﮑﻨﻢ؛

ﺑﺮﮔﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻧﻔﺲ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽﺍﻡ ﻣﯽ ﻛﺮﺩﻧﺪ


شده شمع بشی نبینی پروانتو
شده حتی بترسی از سایتو

تو چشماش ببینی هرشب آیندتو
یه شبه ترکش کنی این عادتو

شده تک بیوفته تو دلت یه گوشه
شده خاطره هات آرزوت شه
شبا حرف بزنی با در و دیوارا
نتونی پا بذاری حتی توی کوچه

من الان این حالو دارم
یه بیقرارم
تورو ندارم
کجای شهرو پا بذارم
اسمتو نیارم
اگه یه نفرو، خیلی دلت بخواد
واسش آب بشی، نشه ماهی برات
دیگه اسمتم حتی یادش نیاد

بگو چه حالی میشی؟
اگه بارون بیاد، تنها بشینی
همش یه نفرو همه جا ببینی
کوه یخ بشی دستاشو که میگیری

بگو چه حالی میشی؟ :)
من الان این حالو دارم.
هوروش-چه حالی میشی
 

پ.ن1: یادته بهت چی گفتم؟
گفتم: میترسم.چون دیگه به هیچ حسی، اعتماد ندارم
یادته بهم چی گفتی؟
گفتی: بهش اعتماد کن.

دیدی حق با من بود؟ :)

پ.ن2:قسمت نبود»پاسخی،به تمام ذوق‌هایی که کور شد.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها